
مديران امروز دوره اي را تجربه مي کنند که در آن سرمايه واقعي سازمانها " دانايي و هوشمندي "است. در عصرماديگر سازمانها به انبوهي توليد، ذخاير مالي و فزوني نيروي انساني خود نمي بالند، بلکه بالندگي سازمانها در گرو سرمايه هوشمند و دانش آنها است. به عبارت ديگر سازمانهاي پيشرو در عرصه رقابتها و چالشهاي فرارويشان ، تنها به مدد انسانهاي هوشمند و دانش آفرين است که مي توانند بر ديگر سازمانها پيشي گيرند. امروز ، به گفته آن انديشمند فرزانه مديريت (پيتر دراکر) کار يدي جاي خود را به کار دانشي داده است و دانشگران برجاي کارگران نشسته اند و سازمانهاي صادر کننده و توليد کننده دانش و فناوري ، بيشترين بهره را نصيب خود ساخته و سازمانهاي مصرف کننده دانش ، همواره وامدار و وابسته به آنها هستند. در چنين شرايطي نمي توان موفق بود ، مگرآنکه براي سرمايه هوشمندي و دانشي سازمان ارزشي بالا قائل شد و براي آموزش و بهسازي آن اهتمام لازم نمود.
آموزش و بهسازي منابع انساني كليه مساعي و كوششهايي است كه درجهت ارتقاي سطح دانش و آگاهي، مهارتهاي فني ،حرفه اي و شغلي و همچنين ايجاد رفتارمطلوب در كاركنان يك سازمان به عمل مي آيد و آنان را آماده انجام وظايف و مسئوليتهاي شغلي خود مي نمايد.نتايج تحقيقات نشان مي دهند كه چنانچه آموزش و بهسازي نيروي انساني به درستي و شايستگي برنامه ريزي و اجرا شود مي تواند بازده اقتصادي قابل ملاحضه اي داشته باشد.
با اين حال ، علي رغم وجود چنين تصور مثبت و موثري نسبت به برنامه هاي آموزش و بهسازي منابع انساني ، وجود سوالهايي نظير اينکه:
- چرا آثار و شواهد آموزش ، به خوبي مشهود نيست ؟
- چرا برنامه هاي آموزشي به توسعه و کارامدي افراد به نحوي موثر کمک نمي کنند؟
- چرا کار آموزان و مديران آنها نسبت به تغييراتي که انتظار مي رود از طريق فرايند آموزش حاصل شود، با ديده اي از ترديد مي نگرند ؟
- چرا کارآموزان در فرايند آموزش احساس کم آموزي و يا زياد آموزي مي کنند ؟
- چرا علي رفم افزايش ميزان سرمايه گذاري ها در حوزه آموزش كاركنان ، سود شركت و ياسازمان افزايش پيدا نكرده است ؟ و...
نشان از نوعي ترديد و دو دلي در ميان تصميم گيران سازمانها در خصوص کار آمدي و سطح اثربخشي فعاليتهاي آموزشي دارد. که به نظر مي رسد ،يکي از عوامل اصلي اين ناکارامدي ، فقدان و يا ضعف شايستگي هاي حرفه اي متولیان آموزشي کشور مي باشد.
در همين راستا در کارگاه مدیریت یکپارچه آموزش تلاش می شود با توجه به ساختار راهنمای استاندارد 10015 ، محورهای زیر مورد بررسی قرار گیرد :
- تغییر و اثرات آن بر انتظارات از سیستم آموزش و بهسازی نیروی انسانی
- مروری بر برخی از آسیب های ریشه ای در سیستم آموزش و بهسازی نیروی انسانی
- معرفی ساختار راهنمای استاندارد 10015
- بررسی روش ها و تکنیک های نیازسنجی و طراحی محتوای آموزشی
- بررسی نکات و شرایط اجرایی دوره های آموزشی
- بررسی نحوه سنجش اثربخشی آموزشی
- ممیزی سیستم آموزش
مدیریت یکپارچه آموزش سازمانی - مديريت يكپارچه آموزش

برای نمایش این محتوا ابتدا باید در ترم ثبت نام کنید!